تسلیت

ساخت وبلاگ
منبر دو دقیقه ای تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 14:45

تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 14:45

منبر ده دقیقه ای تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 14:45

اهمیت و برکات ذکر خدا(منبر ده دقیقه ای ) تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 35 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:22

اهمیت اخلاصمنبر ده دقیقه ای تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 37 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:22

مقام انسانمنبر ده دقیقه ای تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 35 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 19:22

حاجى طبرسى نورى رضوان اللّه عليه نقل مى كند:در بصره يك تاجر نصرانى بود كه سرمايه زيادى داشت كه از نظر معاملات تجارتى بصره گنجايش سرمايه او را نداشت شريكهايش از بغداد نوشتند سزاوار نيست با اين سرمايه شما در بصره باشيد خوبست وسيله حركت خود را به بغداد فراهم كنيد زيرا بغداد توسعه معاملاتش خيلى بيشتر است .مرد نصرانى مطالبات خود را نقد كرده و با كليه سرمايه اش به طرف بغداد حركت نمود.در بين راه دزدان به او بر خورد كردند و تمام موجوديش را گرفتند چون خجالت مى كشيد با آن وضع وارد بغداد شود ناچار پناه به اعراب باديه نشين بُرد و به عنوان مهمانى در مهمانسراى اعراب كه در هر قبيله اى يك خيمه مخصوص مهمانان بود به سر بُرد.بالاخره به يك دسته از اعراب رسيد كه در ميان آنها جوانانى بودند بر اثر تناسب اخلاقى كم كم با آنها انس گرفت چندى هم در مهمانسراى آن دسته ماند.يك روز جوانان قبيله او را افسرده ديدند علتافسردگى اش را سئوال نمودند؟ گفت : مدتى است كه من در خوراك تحميل بر شما هستم از اين جهت غمگينم .باديه نشينان گفتند: اين مهمانسرا مخارج معينى دارد كه با بودن و نبودن تو اضافه و كم نمى گردد و بر فرض رفتنت اين مقدار جزء مصرف هميشگى ميهمانان خانه ماست .تاجر وقتى فهميد توقف آن در آنجا موجب مخارج زيادتر و تشريفات فوق العاده اى نيست شادمان گشت و بر اقامت خود در آنجا افزود روزى عده اى از قبائل اطراف به عنوان زيارت كربلا با پاى برهنه وارد بر اين قبيله شدند.جوانهاى آنها نيز با شوق تمام به ايشان پيوسته و مرد نصرانى هم به همراهى آنها حركت كرد و در بين راه تاجر نگهبانى اسباب آنها را مى كرد و از خوراكشان مى خورد.آنها ابتداء به نجف آمدند پس از انجام مراسم زيارت مولااميرالمؤ منين (ع ) شب عاشوراء وارد كربلا شدند تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 65 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:04

https://hawzah.net/fa/LifeStyle/View/55384/%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AE-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 تسلیت...
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 53 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:04

وقتی سالار شهیدان به گودال قتلگاه افتاد عمر سعد دستور دادسر آن حضرت را را جدا نمایند هر کس به قصد کشتن حضرت می‌رفت خجالت زده برمیگشت یکی میگفت رفتم بالای سرش پیامبر خدا را دیدم دیگری میگفت صدای ناله فاطمه زهرا را شنیدم یکی می گفت ای پسر سردار حسین علیه السلام خودش می میرد همین که پسر سعد لعنت الله دید که هیچکس کشتن پسر پیامبر را برعهده نمی‌گیرد برآشفت و سپاه را دشنام داد و لشکر گفتند چرا خود نمی روی و خونه پسر پیامبر را به گردن نمیگیری این حرامزاده از اسب پیاده شد با خنجر برهنه روی به حضرت آورد حضرت صدای چکمه او را شنید صورت از خاک برداشت اومده سعد را دید فرمود ای عمر عربی از تو بی رحم تر کسی نبود که تو آمدی عمر سعد حیا کرده برگشت چشمش به جوان نصرانی افتاد که طبیعی و جراح مجروحان بود او را پیش خواند و گفتشعر پس از آن جوان نصرانی خنجر از عمر سعد گرفته روی به قتلگاه نهاد ولی در فکر بود گاهی با خود می گفت تو جویای حقی ریزنده خونه بهترین مردمان گاهی میگفت تو جراح زخم مجروحانی نه جرح کن قلب مسلمانان آن جوان نصرانی ترسان و لرزان به قتلگاه رسید چشمش بر ان غریب پاره‌ پاره بدن افتاد دید که جای سالم در بدن ندارد اما نور الهی از سیمای کبریایی او چنان درخشان است که چشم را خیره می کند پس جوان نصرانی در نهایت فروتنی عرض کرد ای سید عالم نام گرامی تو را نمیدانم اما در جلال تو حیرانم نصرانی دید آن غریب مظلوم و آن شهید محروم سر بر روی خاک نهاد لب در ذکر و نفس در شماره خون آرام آرام از حلقه‌های زره می رود و جواب نمی دهد ولکن امام حسین علیه السلام گوشه چشم را گشوده و نظر رحمانی به وی نمود و همان نظر وجود نصرانی را کیمیا ساخت نصرانی عرض کرد قربانت گردم کیستی تو را به مسیح قسم جواب بده دید جوابی ن تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 62 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:04

  جریان فکری موسوم به [اسلام رحمانی]  ، در صدد ارائه تصویری تک بعدی از امام حسین علیه السلام میباشد و با شیوه غیر علمی و بسیار عامیانه به تحریف تاریخ عاشورا و پاستوریزه کردن نهضت حسینی اقدام میکنند.از این رو لازم است در کنار تبیین جلوه رحمانی این آیینه خدانما، جلوه قهاری آن وجود مقدس که متضمن نفرین های آن امام مظلوم است را مورد توجه قرار دهیم:۱.نفرین به عبدالله بن حصینعبدالله بن حصین آن هنگام که گفت: «ای حسین! آیا این آب را نمی بینی، که همچون دل آسمان می درخشد؟ به خدا سوگند یک قطره از آن را نخواهی چشید تا تشنه کام بمیری!»امام فرمود: «خدایا او را از تشنگی بمیران و هرگز او را نیامرز. به گزارش حمید بن مسلم، او پس از واقعه کربلا بیمار شد و هرچه آب می‌نوشید تشنگی‌اش برطرف نمی‌شد تا اینکه از دنیا رفت. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۲؛۲.نفرین به مالک بن حوزهمالک بن حوزه، آن هنگام که ایستادو گفت:  «ای حسین، با خبر باش که سوی جهنم می‌روی.» [امام]حسین (علیه السلام) گفت: «هرگز، سوی پروردگار رحیم و توبه‌پذیر و درخور اطاعت می‌روم.» آن‌گاه گفت: «تو کیستی؟» گفت: «ابن حوزه.» پس [امام]حسین دو دست برداشت چنانکه سفیدی زیر بغل او را از بالای جامه بدیدیم، آنگاه گفت: «اللهم حُزه الی النّار.» ابن حوزه خشمگین شد و خواست که اسب سوی وی تازد .اسب او از جای برخاست و او را به زیر انداخت و آنقدر لگد بر سرش زد تا کشته شد و سپس به جسدش با پای کوبید تا از بدن او چیزی غیر از پاهایش باقی نماند. مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۶۷.۳.نفرین به شمر آن هنگام که شمر، با نیزه بر خیمه امام کوبید و گفت: «آتش بیاورید  این خیمه را با اهلش بسوزانم!» در این هنگام، با تسلیت...ادامه مطلب
ما را در سایت تسلیت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilabi بازدید : 95 تاريخ : سه شنبه 14 تير 1401 ساعت: 12:51